نتایج جستجو برای عبارت :

خط داخل و «نگار» غلام

بلاخره بعد از مدت‌ها که ایده ساخت دوباره وبلاگ توی ذهنم می‌گذشت تصمیمم رو گرفتم و الان اینجام.
اینجا قراره جایی باشه برای نوشتن از فکرها، ایده‌ها، خاطره‌ها و هر آنچه که از ذهن نگار عبور می‌کنه و  دوست داره که ثبت بشن. جایی که من و نگار کمی باهم خلوت کنیم. اون کنج خلوتی که مدت‌هاست دنبالش بودم.
بله، سلام نگار رو پذیرا باشید :)
کی به خاطر آورم لیل و نهارِ خویش را
کاروان اغلب نمی‌بیند غبارِ خویش را 
عشق آن اسبی که آخر می‌کشد روی زمین 
درحصارِ لشکرِ دشمن، سوارِ خویش را
کنجِ تنهایی نشستم روبروی آینه
تا ببینم دیده‌ی چشم‌انتظارِ خویش را
چون به من شیرینیِ خوابِ عدم بخشیده است
دوست دارم بالشِ سنگِ مزارِ خویش را 
آسمان را دیدم و ناگاه با صد اضطراب
لمس کردم شانه‌های زیرِ بارِ خویش را 
لعل و یاقوتِ سرشکم را نخواهد دید کس
با کسی قسمت نخواهم کرد انارِ خویش را 
رفته‌ است ام
طائر کوی تو منم، از دل و جان وفا کنممن ز فراق تو چه سان لبم به خنده وا کنمنرو ز پیش من تو ای جان من و سرشک منهستی من بسته به تو، بی تو چه هوی و ها کنماین دل هرزه گرد من مست نشد به جام کسدست تو و شراب می، نوشم و اقتدا کنمزهی هزار آفرین بر تو نگار نازنینیک سره کار من بساز که آبرو رها کنمقد تو مهر و ماه من، صورت تو هلال منروی من است سوی تو، نام تو را صدا کنمدست تو تکیه گاه من، پای تو پا به پای منحدیث توست شعر من، شور و شعف به پا کنمیاد تو جمله هست من، بود
◘ زین پس بخش جدیدی با عنوان "تاریخ نگار" ره وبلاگ اضافه خواهم کرد که با هدف اعلام و انتشار اخبار و اتفاقات مهم و رویدادهای تاریخی کشور و یا جهان تاثیرگذاری داشته اند.○ تاریخ نگار چیست ؟!
تاریخ نگار اتفاقات و حوادث رویدادهایی که نباید از اذهان عمومی به راحتی پاک شود و باید در ذهن جامعه باقی بماند نقش دارد.
تاریخ نگار به مسائل و موضوعات و رویدادهای سیاسی ، اجتماعی ،فرهنگی ، هنری و... می پردازد.
♦️ مردی از راه فروش روغن ثروتی کلان اندوخته بود و به خاطر حرصی که داشت همیشه به غلام خود می‌گفت در وقت خرید روغن، هر دو انگشت سبابه را به دور پیمانه بگذارد تا روغن بیشتری برداشته شود و برعکس در وقت فروختن، آن دو انگشت را درون پیمانه بگذارد تا روغن کمتری داده شود.
هر چه غلام او را از این کار بر حذر می‌داشت مرد توجه نمی‌کرد تا این که روزی هزار خیک روغن خرید و برای فروش آنها را بار کشتی کرد تا در شهر دیگری بفروشد. وقتی کشتی به میان دریا رسید، دری
امام باقر ع:حسد ایمان انسان را میخورد واز بین میبرد همان گونه آتش هیزم را
در زمان های قدیم مرد ثروتمندی زندگی می کرد.او غلامی داشت که بسیار به او میرسید واورا تامین میکرد.روزی به او گفت:میخواهم تورا آزاد کنم اما یک خواسته از تو دارم قول می دهی که آن را انجام دهی. غلام گفت: هرچه باشد قبول میکنم.مرد گفت:در خانه ی بقلی مردی زندگی میکند که زمانی رقیب من بوده است واکنون از من جلو زده است.میخواهم سر من را در پشت بام او قطع کنی تا وقتی مردم آن رادیدند بر
پادشاهی از وزیرش پرسید: بگو خداوندی که تو می پرستی چه می خورد، چه می پوشد و چه کار می کند و اگر تا فردا جوابم نگویی عزل می گردی.... وزیر سر در گریبان به خانه رفت. وزیر غلامی داشت که وقتی او را در این حال دید پرسید که او را چه شده؟ او حکایت بازگو کرد. غلام خندید و گفت: ای وزیر عزیز این سوال که جوابی آسان دارد. وزیر با تعجب گفت: یعنی تو آن را می دانی؟ پس برایم بازگو . اول آنکه خدا چه می خورد؟ -غم بندگانش را، که می فرماید من شما را برای بهشت و قرب خود آفرید
◘ زین پس بخش جدیدی با عنوان "تاریخ نگار" ره وبلاگ اضافه خواهم کرد که با هدف اعلام و انتشار اخبار و اتفاقات مهم و رویدادهای تاریخی کشور و یا جهان تاثیرگذاری داشته اند.○ تاریخ نگار چیست ؟!
تاریخ نگار اتفاقات و حوادث رویدادهایی که نباید از اذهان عمومی به راحتی پاک شود و باید در ذهن جامعه باقی بماند نقش دارد.
تاریخ نگار به مسائل و موضوعات و رویدادهای سیاسی ، اجتماعی ،فرهنگی ، هنری و... می پردازد.
دخترکم نگار! خواستم بدانی من خوشحال میشوم اگر ورزش کنی، دوش بگیری، شمع روشن کنی و مدیتیشن هایت انقدر طولانی شوند که از کمردرد دراز بکشی. 
دخترکم نگار! دوستتدارم. دلم برای موهایت و معصومیت دست هایت تنگ شده. دلم برای زنده بودنت تنگ شده. کاش برقصی نگار. نمیتوانم دنیا را بدون رقصیدن های تو، زیبا ببینم. 
من دوستتدارم. لطفا برای من هم که شده، کمی زندگی کن. اب نبات چوبی ها همه بد مزه شده اند و اب انبه ها سریع تمام میشوند. حال خوب با این چیزها تامین نمیش
دانلود اهنگ نگار محرم سنینیم,دانلود اهنگ جدید نگار محرم,نگار محرم,دانلود اهنگ نگار محرم,سنینیم,دانلود فول البوم نگار محرم,دانلود اهنگ سنینیم
منبع:https://persionblog.ir/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D8%B1%D9%85-%D8%B3%D9%86%DB%8C%D9%86%DB%8C%D9%85/
امیّه غلام رومی بود که عبد الشمس او را خرید وآزاد کرد،و اینکار در بین عرب جاهلی رسم بود ،که غلام آزاد شده خود را فرزند خود مینامیدند،ولذا به او گفته میشد(امّیه بن الشمس)ولذا فرزندان امیه(بنی امیه)جزء قریش نیستند، وحضرتعلی علیه السلام در نامه خود به معاویه فرمودند:لیس المهاجرکالطلیق والصریح کالصیق.یعنی کسی که نسب اوصریح وآشکار است مثل کسی که به دیگری چسبانیده شده نمیباشد.(کامل بهائی،۱/۲۶۹).
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ روزى حضرت امیرالمؤمنین
علیه السلام براى انجام کارى ، یکى از غلامان خود را صدا زد. شیطان او را
وسوسه کرد که جواب آن حضرت را ندهد. چندین بار او را صدا کرد، جواب نیامد!
حضرت به جست و جو پرداخت . دید آن غلام پشت دیوارى دراز کشیده و مشغول خرما
خوردن است .آن حضرت فرمود: اى غلام ! مگر صداى مرا نمى شنیدى که جواب
نمى دادى ؟ غلام عرض کرد: چرا. فرمود: چرا جواب نمى دادى ؟ عرض ‍ کرد: یا
على ! مى خواستم تو را به غضب آورم ؟!ح
خواب بودم تو آکواریوم. خواب و بیدار. کلاس تعطیل شد بچه‌ها اومدن. سر و صدا. جیغ. داد و بیداد. نگار گفت بچه‌ها آروم باشین صبا خوابه. چه نقطه‌ی طلایی‌ای توی رفاقتمون بود.
پ.ن عصر روی صندلی‌های داغ پل نشسته بودیم و تو یه جنگ فیزیکی نگار با زانو کوبید تو سینم. نمی‌دونم کدومو بذارم طلایی‌ترین :))))
یه کلمه هم داریم معنیش میشه علم شناخت حشرات :| Entomology. حالت اسمش هم میشه Entomologist.
بعد همش دارم تصور می کنم مثلا پسره رفته خواستگاری، بابای عروس میپرسه خب آقا داماد چه کاره ان؟ و خب بعدش... :| لابد بابای پسره باید بگه غلام شماست، پشه شناسی خونده :))
دیگه فکر کنم اوضاع م خیلی وخیم شده که با این فکرا خودمو سرگرم می کنم :|
+آموزش زبان با شامورتی بازی :))
نام کتاب : قصه ها تصویری از گلستان
نویسنده : مژگان شیخی 
انتشارات : بنفشه
توضیحات :
کتابی که معرفی می کنم قصه های تصویری از گلستان می باشد که به زبان ساده آمده تا برای کودکان قابل فهم باشد و همانطور که می دانید نویسنده ی کتاب گلستان سعدی هست و این کتاب فقط به زبان مژگان شیخی می باشد کتاب دارای ۷۲ صفحه و۶ داستان به عنوان های ( غلام دریا ندیده ، شاهزاده کوتاه قد ، نگهبان جوان ، درویش طمع کار ، گدایی که پادشاه شد ، سفر دور و دراز ) است و مناسب گروه سنی
متن آهنگ سالار عقیلی بنام نگار
دوستش میدارم و دردم نمیداند نگار
مبتلایش کن به دردم
ای طبیبا بی شمار
هرچه کردم مهربانی
بی وفایی کرد مرا
او نمیداند چه آورد
بر سرم دیوانه وار
او نمیداند چه آورد
بر سرم دیوانه وار
طاقتم تاب است و گشتم
بی تحمل این زمان
با شکیب و بی صبور
از درد دوری های یار
بیم رسوایی نمانده
آبرویم رفت و رفت
تا شدم انگشت نمای کوی و برزن
ای نگارا عشق من را
از نگاهم بر بخوان
ای طبیبا کو دوای درد
بی درمانِ یار
گر بماند یک نفس از عمر باقی
م
کاش باشم ناله ای، تا گل بدن گوشم کند.
کاش باشم پیرهن، از شوق آغوشم کند.
کاش گردم شمع و سوزم در سر بالین او،
بهر خواب ناز خود ناچار خاموشم کند.
کاش باشم حلق های در بند زلفان نگار،
هر زمان از زدف مشکینی سیه پوشم کند.
کاش باشم جوی آبی در زمین خاطرش،
بهر رفع تشنگی شادم، اگر نوشم کند.
کاش باشم ساقی بزم وصال آن نگار،
تا ز جام وصل خود یک عمر مدهوشم کند.
کاش باشم شعر تر، جوید مرا از دفتری
، هر گه از یاد و هشش یک دم فراموشم کند.
به نام خداگاهی قلم قاصر است از وصف اوصاف و حالات انسانی، قرار نبود چیزی بنویسم و چیزی از احوالم نمیگویم و به همین غزل از لسان الغیب اکتفا می کنم
 
گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد
بسوختیم در این آرزوی خام و نشد
به لابه گفت شبی میر مجلس تو شوم
شدم به رغبت خویشش کمین غلام و نشد
پیام داد که خواهم نشست با رندان
بشد به رندی و دردی کشیم نام و نشد
رواست در بر اگر می‌تپد کبوتر دل
که دید در ره خود تاب و پیچ دام و نشد
بدان هوس که به مستی ببوسم آن لب لعل
چه
امام صادق  ع فرمود سالی حسن بن علی ع پیاده بمگه رفت و پاهایش اماس کرد  یکی ار غلامانش  عرض کرد  اگر سوا ر شوی این اماس فرو نشنید  فرمود نه وقتی باین منزل  رسیدیم سیاه پوستی پبش تو اید وروغنی همراه دارد تو از اوبخر و چانهنزن  غلام عرضکرد.  پدر ومادرم قربانتما بهیچ منزلی واردنشدیم که کسی انجاباشد واین دوا را بفدوشد  فرمود چرا ان مرد در جلو تو است نزدیک ان منزلی پس یک میل  2 کیلو متر راه رفتندان سپاه پوست  پیدا. شد اماحسن ع بغلامش فرمودنزد این مر
این روز ها خیلی نگران اوضاع دانشگاهمم . ترم آخری- تابستون آخری - کارآموزی- نتیجه کنکور-پروژه پایانی-ارائه استاد- پاس شدن درسای این ترم -معدل کلم- رشته  و دانشگاهی که قبول میشم... خیلی نگرانم ... یه دعا ی از ته دل بکنید برام این ها همه در سایه گیسوی نگار آخر شه! (استعارس قاعدتا! وگرنه تو این اوضاع نگار کجا بود :) )خلاصه تموم شه و راحت شیم هر چی زود تر از این لیسانس کوفتی و ارشد رو بی مشکل و گیر و گرفت شروع کنیم امسال
کلاسمون تو کلاس هشتم که نه. تو کل مدرسه اول شد. یا یه اختلاف خیلی خفن و فاحش. ما هم همه ذوق مرگ، هر معلمی میومد بهشون میگفتیم اول شدیم و برای خودمون دست می زدیم. :)
قرار بود با عنوان جایزه، برای کلاس نگار یک و سه، که اول و دوم شده بودن، شبی در مدرسه بذارن. جشن موفقیت بود مثلا.
بدلیل رفتن یک پدر پولدار و حامی مدرسه به دفتر مدیر، خبر داده شد که بچه های نگار دو و سه هم، اول اخلاقی هستن و باید بیان.
این درحالیکه که ما هروقت فیزیک و ریاضی داریم اینا دارن
ابوالحسن محمّد بن عبداللّه هروى مى گوید: مردى از اهالى بلخ با غلامش به زیارت حضرت امام رضا علیه السلام آمد، خود و غلامش آن حضرت را زیارت کردند.ارباب بالاى سر حضرت آمد و مشغول نماز شد و غلام پایین پاى حضرت به نماز ایستاد.چون هر دو از نماز فارغ شدند به سجده رفتند و سجده را طولانى نمودند، ارباب پیش از غلام سر از سجده برداشت و غلام را صدا کرد، غلام سر از سجده برداشت و گفت: لبیک اى مولاى من!
به غلام گفت: مى خواهى آزادت کنم؟ گفت: آرى، گفت: تو در راه خدا
صحنه ی اول _ جاده ی اهواز امیدیه . خودرو 207 با سه سرنشین. زن و شوهر و فرزند یک ساله. 
نگار: حمید ! حالت تهوع دارم ، بزن کنار. 
حمید: چیزی نیست بد ماشین شدی ، یه کم آب خنک بخور خوب میشی .
چند دقیقه بعد ... طاقت نگار طاق شده ، حمید به سمت اورژانس امیدیه میراند. 
صحنه ی دوم _ درمانگاه . اتاق پزشک طرحی . نگار و فرزند یک ساله اش ، دکتر !
نگار: آقای دکتر از یکی دو ساعت پیش توی ماشین حالت تهوع و سرگیجه بهم دست داده . 
دکتر حین نوشتن نسخه ...
نگار: سابقه ی روماتیسم دار
برای دانلود آهنگ اینجا کلیک کنید
نگار محرم دمدیم می

دانلود آهنگ جدید نگار محرم به نام دمدیم می
Nigar Muharrem – Demedim Mi

دانلود آهنگ جدید نگار محرم به نام دمدیم می
دانلود آهنگ با دو کیفیت ۱۲۸و۳۲۰
آهنگ نگار محرم به نام دمدیم می

.:( دانلود تمامی آهنگ نگار محرم):.

کانال تلگرامی صدف موزیک
https://t.me/sadafmusic_ir
دانلود آهنگ جدید فارسی از سایت صدف موزیک

.:( صفحه اصلی سایت ):.
غلام خیلی پسر گلی هستش و به مدرسه میره و درسشم خوب بود ولی از موقه ای که به سن بلوغ رسیده حس میکنه زشته و تو درسا ضعیف شده فکر میکنه همه چیز توی چهره ی زیباست و اعتماد به نفسش رو از دست داده حس میکنه قشنگ نیست و با خدا و عالم و آدم قهر کرده و عکس های بازیگران مشهور رو میزنه به دیوار خونه وساعت ها بهشون فکر میکنه و فکر میکنه اگه خوشگل بود بازیگر میشد و همه چیزش رو در بازیگر شدن و زیبا بودن میدونه و میگه ای خدا چرا منو زشت آفریدی چرا من نمیتونم بازی
بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الرحیم
غلام  امام سجاد(علیه السلام)شخصی می گوید: سالی در مدینه، قحطی شد و باران نیامد. هر چه مردم دعا کردند و نماز طلب باران خواندند، اثری نبخشید. در خلوتی، در دامنه کوهی، غلامی را دیدم که عبادت می کرد و حال عجیبی داشت و در مناجات خویش می گفت:خدایا! ما بندگان! چنین هستیم! خدایا! رحمت خود را از ما قطع نکن.او مشغول عبادت بود که دیدم اوضاع عالم عوض شد. یقین کردم که آن تغییر در اثر دعای این شخص بود. دنبالش رفتم تا ببینم کیست. ف
به گزارش همشهری آنلاین، حیدر بهاروند سرپرستفدراسیون فوتبال درباره اینکه نامش در سیاهه چند کاندیدای اربابی فدراسیون فوتبال انگیزه مباشر رئیسی دوم و بزرگواری اداره لیگ وجود دارد عنوان کرد: قبل از هر چیز از محبت و ابراز لطف طولانی دوستانی که به من لطف داشته اند کمال سپاس را دارم. امیدوارم انتخابات نواخت برگزار شود و در نهایت فوتبال سرزمین بوسیله سطر خود ادامه دهد. بهاروند افزود: با این حیات انگیزه استحضار افکار اشتراکی جاه می کنم بخاطر درگا
به گزارش روزنامه نگار همشهری آنلاین در این ورزش که در روستا بوشهر برگزار می شد علی علیپور تو دقایق 6 و 38 و وحید امیر دردقیقه 26 برای تیم میهمان گلزنی کردند.داخل نیمه نخست این بازی عقاب بوشهر توان مقابله با همتای خود را نداشت بیشتر در صد مالکیت توپ متعلق بوسیله پرسپولیس بود.
متن آهنگ سینا سرلک بنام بهار

تقویم من با تو پر از عطر بهاربا خنده ی تو سال من تحویل میشهآرامش دنیامو مدیون تو هستمخوشبختیه من با نگات تکمیل میشهبرفایه خونه با حضورت آب میشندخورشید و با عشقت به قلبم هدیه کردیپیش از تو سرما سهم ما از زندگی بودتو با دل بی اعتماد من چه کردینگار نازنین من بهار دلنشین منتو با دلم بگو چه کردیتمام من فدای تو فدای خنده هایه توتو با دلم بگو چه کردینگار نازنین من بهار دلنشین منتو با دلم بگو چه کردیتمام من فدای تو فدای
قسمت نهم اضافه شد
نام اثر: سریال ساخت ایران 2
کیفیت:  HD 720p
محصول: ایران 
موضوع: کمدی | اجتماعی
کارگردانان: محمدحسین لطیفی
با هنرنمایی: امین حیایی,محمدرضا گلزار,فرهاد اصلانی,بهنام تشکر,پاملا الکیک,پیر داغر,گوهر خیراندیش,الیکا عبدالرزاقی,بهاره رهنما,محمدمهدی فخرالدین,ماری ترز
زبان: فارسی
مدت زمان: هر قسمت میانگین 40 دقیقه
سال تولید: 1390 – 1396
تاریخ انتشار: 1390
خلاصه داستان:
قسمت 18 : جواهرات توسط محسن سرقت شده است . غلام و جمشید متوجه می شوند که
مرا دعوت کرده اند تا بخشیده شوم، مرا احضار کرده اند تا از بی راه ها استقلال یابم، مرا جلب کرده اند تا از پیچش بیرون بیایم و واقف شعاع شوم و روز را حساسیت کنم. ولی هنوز گویی بخشی از من در پیچش مانده است. هنوز گویی نمی توانم خود را از بندهای مرموز به خشکی امدن دست و پایم آزاد کنم. هنوز گویی نمی توانم چشمانم را قائم و تمام به سو روز باز کنم. می خواهم از این در باخبر منحوس و داخل را صدا بزنم. می خواهم از این در متوجه شوم و نور را ببینم. می خواهم... داخل هم
به گزارش خبرگزاری نغمه و سیما؛ موجودی اینترنتی نشریه ­نشنال اینترست در گزارشی بوسیله خامه کورت میلز نوشت: بخاطر جان بولتون نایب امنیت ملی آمریکااین روزها تیمار می تواند نیکوترین عهد و غم بدترین دوران باشد، بسته به زمان طرح این سئوال و اینکه از چه کسی این استفسار را بپرسید، این ایام یا می تواند حین پیروزی نهایی بولتون باشد یا آخرین لحظات ماموریت کارپرداز امنیت ملی ترامپ در قلعه سفید سخن سنج در ادامه تاکید می کند دو حقیقت آگاه به غلام گفتند
اخبار ناراحت کننده از فساد درون حالی از کمیسیون بوسیله گوش می رسد که تا انتخابات اسفندماه بخاطر مجلس یازدهم کمتر از ۹ ماه باقی باقی مانده است و احتمالا افشاگری های سیاسی در روزهای آینده محصول طیف های رقیب در مجلس شدت خواهد گرفت. عباسعلی کدخدایی، سخنگویشورای نگهبان روز گذشته در پاسخ به سؤال خبرنگاری درباره طرح موضوعی مبنی بر اینکه نماینده ای نشانی کرده است فداکار از نمایندگان برای انصراف از استیضاح وزرا، آپارتمان پژمان اند، گفت: در این خص
در سالی که قحطی شده بود و
مردم زانوی غم بغل گرفته بودند، عارفی غلامی را دید که شادمان است.
به او گفت: چطور در چنین وضعی
شادی می کنی؟
غلام: من غلام اربابی هستم که
چندین گَله دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا میدهد، پس چرا غمگین باشم
وقتی به او اعتماد دارم؟



عارف میگوید: از خودم شرم کردم
که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد و من خدایی
دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم.
متن ترانه محسن بیات به نام نگار محبوب

دله دیوانه ی دیوانه ی دیوانه پسندتا تو را دیده نفهمیده سرش خورد به سنگدر خیالم با تو عاشقی میکردممن نمیدانم باید چه کنم با دل تنگتو بخواهی که یک شهر باشد پی توچه کنم راه بیاید کمی این دل تومن نخواهم که بمانی به اصرار منروز و شب فکر توام من , گفتم که به تومن به دنبال توام و از نگاهت پیداستدنیامی و دل تو فارغ از این دنیاسخیره به چشم تو که چشم تو دریا داردمن بی تو مثل مجنون بی لیلاسمن به دنبال توام و از نگاهت پ
تجلیل از شب میلاد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مدرسه اهل بیت ع واحد برادران  
تلاوت قرآن کریم  توسط قاری محترم غلام حیدر ناصری
شعر و دکلمه توسط آقای محمد ایثاری
مولودیه و سرود توسط گروه سرود مدرسه (چهار نفری)
مقاله غلام علی رادمنش
شعر توسط جواد ضیایی
سخنرانی حجت الاسلام آقای سروری
پذیرای شرینی
شبانگاه۱۳۹۸/۱۱/۲۵

ادامه مطلب
۱۱۴ داستان از بزرگواری ائمه: راه حل هایی برای گشایش درمسائل زندگی
۱۱۴ داستان از بزرگواری ائمه: محمد حسین محمدی و محمد مقدسی
معرفی:
خیلی از مسائل زندگی است که می مانیم چگونه با آنها برخورد کنیم و مضطرانه دنبال راه حل برای گشایش می گردیم اما غافلیم ازاینکه داستان های اهل بیت پر از راه حل هایی است که هم مارا به نتیجه مطلوب می رساند هم آرامش بخش است.
بریده کتاب(۱):
روزی جماعتی نزد امام زین العابدین مهمان بودند . یکی ازغلامان آن حضرت مقداری غذا در ظ
علت شهادت حضرت زهرا علیها السلام در کلام علامه محمد تقی مجلسی قدس سره
ایشان در مورد علت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها می‌نویسند:
و شهادتها صلوات الله علیها كانت من ضرب عمر علیه اللعنة الباب على بطنها عند إرادة أمیر المؤمنین لبیعة أبی بكر لعنه الله و ضرب قنفذ غلام عمر، السوط علیها بإذنه و الحكایة مشهورة عند العامة و الخاصة و مفصلة فی كتاب لسلیم بن قیس الهلالی و سقط بالضرب غلام كان اسمه محسن‏ و هو مذكور فی ارشاد المفید رضی الله عنه.
و سبب ش
فضای مجازی پر شده از این تیتر: فرزند رامبد جوان و نگار جواهریان به دنیا آمد
بعدشم ریز زیرش نوشت که اسمش گذاشتن نوردخت
از هر ده تا کامنتم یکی گفته چه اسم قشنگی نه تای دیگه به الفاظ مختلف گاهی محترمانه و اغلب با توهین هر چی فحش و نارواست حواله رامبد و نگار کردند
واقعا چرا انقدر بی شعوریم؟ نه واقعا چرا انقدر بی شعوریم؟
مامان بابای نگار کانادا هستند، موقعیت به دنیا آوردن بچه اش توی کشوری بهتر از ایران رو داشتند. بعدا که بچه بزرگ بشه همین( کانادا ب
در سالی که قحطی بیداد کرده بود و مردم همه زانوی غم به بغل گرفته بودند مرد عارفی از کوچه‌ای می‌گذشت غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است.
به او گفت چه طور در چنین وضعی می‌خندی و شادی می‌کنی؟
جواب داد که من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می‌کنم روزی مرا می‌دهد پس چرا غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم؟
آن مرد عارف که از عرفای بزرگ ایران بود گفت: از خودم شرم کردم که غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده
 
امروز مقارن است با روز گشت صدور فرمان مشروطیت.به واسطه جنبش مشروطیت،نهضتی در عرصه خبر و خبرنگاری و روزنامه و روزنامه نگاری به پا شد که در سپهر سیاسی ایران زمین بی سابقه بود.
اما محمدعلی شاه قاجار طی دو سه سالی که بر تخت شاهی نشست به واسطه ی ضدیتی که با جریان مشروطه خواهی داشت، آن چنان کشتاری از جماعت خبرنگار و روزنامه نگار فعال آن دوران به راه انداخت که باز در آسمان سیاسی ایران کم سابقه بود.
یاد و خاطر شهدای خبرنگار و روزنامه نگار سرزمین مان
پشت دانشکده یه مغازه لوازم تحریری و کپی و پرینت هست که هرکس تا الان یک بار گذرش به دانشکده افتاده باشه میشناسدش ، امروز رفتم که جزوه آز باکتری رو بگیرم نگار و دار و دسته اش که ورودی ۹۶ ان اونجا بودن داشتن جزوه ها رو بالا پایین میکردن جزوه باکتری رو گرفتم بعدش گفتم بهشون شما واسه تئوری باکتری چی میخونین ؟ که نگار با یه من من و حالت خاصی گفت ام چیزه بچه ها جزوه نوشتن گفتم آهاان خودتون نوشتین ؟ گفت آره گفتم باشه هیچی پس در حالی که خیلی عصبانی و نار
ترجیع‌بندی شیرین از شاعر جوان یزدی ندوشنی؛ محمد نظری ندوشن:دائم از غصه می‌زنم بر سرزندگی مشکل است بی‌دلبردوستانم پدر شدند ولیبنده هستم هنوز بی‌همسرپیرمردی مجردم، که همهمی‌دهندم نشان به یکدیگروای بر من، خروس با مرغ استشده‌ام از خروس هم کمترنه جگر دارم و نه دندانیبس‌ که دندان گذاشتم به جگرگرچه در بین جمع خاموشمدارم آتش به زیر خاکسترگفت یک بچه‌ی دبستانی:«میم مثل چه؟» گفتمش: محضربا تو از راز خویش می‌گویمگرچه آن‌را نمی‌کنی باور:همه را
ماهم اگر به قهر شد از لطف باز گشت
شکر خدا که آه سحر چاره ساز گشت
در ملک عشق خواجگی و بندگی کدام
محمود بین چگونه غلام ایاز گشت
فرخنده هاتفیم به گوش این نوید گفت
دوشینه چون ز خواب غمم دیده بازگشت
کای رشحه شاد زی که ز یمن قدوم شاه
بر روی هم غمت در شادی فراز گشت
یعنی ضیا که قهر وی و لطف عام او
این جانگداز آمد و آن دلنواز گشت
نکند این همه که دوستتدارم را ، بابت عذاب وجدان داشته باشم؟
نکند حس میکنم جایی برایت کم گذاشته ام که حالا میخواهم توی هر نفسی که میکشی یقین بداری عاشقت هستم؟
نکند کسی جایی برایت کم گذاشته و حالا داریم زور میزنیم جای خالی چیزی را پر کنیم نگار؟
عاشقانه دوستت دارم نگار. نه. نقل هیچکدام از این حرف ها به تنهایی نیست. همه شان درست، کمت گذاشته ام و کمت گذاشته اند. ولی تو تنها چیزی هستی که در این جزیره متروک برایم مانده. دارم میسازم. دارم بالای درخت ها خ
ترجیع‌بندی شیرین از شاعر جوان یزدی ندوشنی؛ محمد نظری ندوشن:
دائم از غصه می‌زنم بر سرزندگی مشکل است بی‌دلبردوستانم پدر شدند ولیبنده هستم هنوز بی‌همسرپیرمردی مجردم، که همهمی‌دهندم نشان به یکدیگروای بر من، خروس با مرغ استشده‌ام از خروس هم کمترنه جگر دارم و نه دندانیبس‌ که دندان گذاشتم به جگرگرچه در بین جمع خاموشمدارم آتش به زیر خاکسترگفت یک بچه‌ی دبستانی:«میم مثل چه؟» گفتمش: محضربا تو از راز خویش می‌گویمگرچه آن‌را نمی‌کنی باور:همه ر
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، کامران دانشجو درون پاسخ به این سوال که چرا اسمش علی رغم اینکه قبلا بی آرامی در لیست دانشمندان تحریم شده از طرف آمریکا بود، دوباره در سواد متاخر قرار اندوهناک است، گفت: باید از خودشان سوال شود که چرا  مکرراً اسم من را تو سواد های تحریمی می گذارند، شاید می خواهند بگویند که ما داخل این بایکوت بسی خیلی اکید هستیم، شاید غم دروغگو کم حافظه می شود و یادشان می رود که قبلا حزن با همین دلایل بی محور و اساس اینجانب
 
 
شورای فرهنگی نگار مهر( مجمع خیرین فرهنگ فاطمی) درراستای ترویج فرهنگ انفاق وایثار و همچنین توجه ویژه به مباحث فرهنگی وحمایتی ؛ فعالیت خود را آغاز نموده استاین شورا باحضورجوانان علاقمند ودرراستای محرومیت زدایی فرهنگی تلاش می نمایدشورا باجمع آوری کتاب های ویژه کودکان و نوجوانان ؛ اقدام به طبقه بندی وارسال آن به مناطق محروم وکمتربهره مند در قالب کتابخانه های تخصصی کودک و نوجوان می نمایددرمرحله اول گروههای هدف شامل دانش آموزان دوره ابتد
گاهی گناه نکردن مااز روی تقوا و خود نگهداری مان نیست؛بلکه بخاطر این است ک موقعیت گناه برایمان فراهم نشده است.یکی از بهترین ودقیقترین مثالهای این مسئله،ماجرای یوسف نبی علیه السلام وزلیخا درقرآن است؛وقتی خبرش در شهرپخش شد،همه ی دهان ها گفتند همسرعزیزمصر گناهکاراست.بولهوس است.خائن ب شوی خود است
همسرعزیزمصر غلامش را ب سوی خود دعوت کرده.عشق غلام در قلبش رخنه کرده.برای غلامش دام پهن کرده.
اما...
وقتی صاحب همین دهان ها تنها دریک برخورد با آن غلام
مردم باستان تکنولوژی هایی بسیار پیشرفته داشته اند اما در گذر زمان یا به فراموشی سپرده شده اند یا اینکه طرز کار آنها فراموش شده است.
برای نمونه می توان به لرزه نگار باستانی چینی ها اشاره کرد که حدود ۲ سال پیش ساخته شده است. چینی ها روشی برای شناسایی زلزله تا فاصله ۵۰۰ کیلومتری ابداع کرده که می توانستند با استفاده از آن مکان وقوع زلزله را نیز مشخص می کردند.
اولین زلزله نگار در سال ۱۳۲ پس از میلاد مسیح توسط یک مخترع چینی به نام ژانگ هنگ ابداع شد.
به گزارش همشهری آنلاین بوسیله نقل از ایسنا، محمدرضا عارف با حضرت در حسینیه جماران و شریک شدن درون انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان در جمع خبرنگاران گفت: ما بر این باور هستیم که کشور ما مردمی ترین حکومت را دارد و همگی امور و قسمت ملک را مردم یا به رخساره مستقیم و یا بوسیله صورت غیرمستقیم گلچین می کنند. وی افزود: اهمیت و نقش حضور مردم در انتخابات مشخص است و ما در جای جای مختلف طریق رادیکال این وضعیت را می بینیم. غلام همچنین به نشانی یک ش
فیش‌نگار: قالبش که معمولیه، صرفا فقط چیزی رو انتخاب کرده که ساده باشه، صرفا فیش‌نگار تفکراتش مذهبیه، ولی خب آدم بسته‌ای نیست، صرفا به دنبال اینه که بتونه تفکراتش رو توی این مبحث رشد بده، از همین‌رو وبلاگش کامنت‌محوره، یعنی یک بحثی رو باز می‌کنه و اجازه می‌ده بقیه نظر بدن و اون نظرات رو به چالش می‌کشه، یعنی اگر بخوام تفکرات رو سه قسمت کنم، مذهبی، بی‌طرف، فلسفی، توی دسته‌ی مذهبی قرارش می‌دم، افرادی هم که مشارکت می‌کنن توی همون حیطه ه
دیشب بالاخره بعد از هزاران سال برنامه ریزی ناموفق، تونستیم واسه نیلوفر تولد بگیریم. یک ماه زودتر. با تمام گندکاریا و لو دادنا و همه چی. خوب بود خوش گذشت. رفتیم کافه گیم و کلی بردگیم بازی کردیم. اگه لوس بازیای امیر و غرزدنای الناز بابت برنامه ریزی بد و اکوارد بودن دانیال و اخمو بودن رضا و اشفتگی مهتاب و غم مفرط نگار ناشی از اینکه تولدش نیست رو نادیده بگیریم، میشه گفت بله موفقیت امیز بود و روحمون تازه شد. قبل تولد از نگار پرسیدم مطمئنی مهدی نمیا
نه. من ناامیدی ام را دوستدارم نگار. بابا میگوید درست میشه و من میترسم! من از امیدواهی میترسم نگار. اخرین کسی که یک بامداد داشت در مورد درست شدن اوضاع باهام حرف میزد، یکهو خودش همه چیز را خراب تر کرد! 
من خودم هم فکر نمیکردم به اینجا برسم نگار. از خدا که ناامید بودم. ولی فکر نمیکردم ناامید شوم از رویای انسان. ناامید شوم از تلاش انسان. ناامید شوم از زجر انسان. ناامید شدم نگار. من باختم. بد باختم. حالا مثل ماده سگی که همه توله هایش مرده دنیا امده باش
من قبل از او هیچ وقت از کسی سؤال نمی کردم، هرچند یادگیری هایم تعریفی نداشت و معلم ها جزا ام می کردند و البته من جزا ها را اندوه نمی نوشتم. یک روز دوست ابتکاری ام به من گفت:  «زندگی سؤال ابهت است؛ پس در چرا چیزی نمی پرسی؟» و من به او عددی نزدم اما درون خموشی دلم گفتم: «سؤال من که معلوم زدودن. سؤال غلام تو من پنهان شده و من تا اینکه نمی دانم این جواب ها یعنی چه.» خویش دیگرم، سؤال ناگفته ام را شنید. لبخندی زد و گفت: «زندگی تو وجود خویشتن توست. برای همی
و چندان غلام و ضیاع و اسباب و زر و سیم و نعمت هیچ سود نداشت. او رفت و این قوم که این مکر ساخته بودند نیز برفتند، رحمه الله علیهم. و این افسانه ای است بسیار با عبرت. و این همه اسباب منازعت و مکاوحت، از بهر حُطام دنیا، به یک سوی نهادند. احمق مردا که دل در این جهان بندد، که نعمتی بدهد و زشت باز ستاند…
برای دانلود آهنگ کلیک کنید
نگار محرم کادریم یارالی
دانلود آهنگ ترکی نگار محرم به نام کادریم یارالی
Nigar Muharrem – Kaderim Yarali
دانلود آهنگ ترکی نگار محرم به نام کادریم یارالی
دانلود آهنگ با دو کیت ۱۲۸ و ۳۲۰
دانلود آهنگ نگار محرم به نام کادریم یارالی

.:( دانلود تمامی آهنگ نگار محرم ):.

کانال تلگرامی مدیس موزیک
https://t.me/medismusic
دانلود آهنگ جدید فارسی از سایت مدیس موزیک

.:( صفحه اصلی سایت ):.
برای دانلود آهنگ کلیک کنید
برای دانلود آهنگ کلیک کنید
نگار محرم سوس کالبیم
دانلود آهنگ ترکی نگار محرم به نام سوس کالبیم
Nigar Muharrem – Sus Kalbim
دانلود آهنگ ترکی نگار محرم به نام سوس کالبیم
دانلود آهنگ با دو کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰
متن آهنگ ترکی نگار محرم به نام سوس کالبیم

.:( دانلود تمامی آهنگ های کنعان مهراب زاده ):.

کانال تلگرامی مشگین موزیک
https://t.me/meshginmusic
دانلود آهنگ جدید تورکی از سایت مشگین موزیک

.:( صفحه اصلی سایت ):.
برای دانلود آهنگ کلیک کنید
دانلود رایگان فیلم سینمایی هزارتوفیلم سینمایی هزارتو با سه کیفیت عالی برای دانلود قرار داده شده است.
زندگی یک هزارتوی پیچیده است… همه آدم‌ها دنبال راهی برای فرار هستند اما فقط یک مسیر خروج وجود دارد و تا موقعی که به مرکزش نرسی متوجهش نمی‌شوی…
بازیگران:شهاب حسینی (امیرعلی)، پژمان جمشیدی (نریمان)، ساره بیات (نگار)، غزال نظر (بیتا)، علیرضا ثانی‌فر (مأمور پلیس)، شیرین یزدان‌بخش (همسایه بیتا)، فریبا جدی‌کار (مامان فری)، مریم معصومی (همدست نری
همینکه عشق باشد...آن هم در حوالی قلب تو...
 
همینکه آسمانی ترین نگاه در چشمان خیس تو موج بزند...
همینکه گرمای احساس در دستان در هم گره شده مان شناورباشد...
در این سردترین روزهای زمستان گرمای بهار میهمان دل من است...
مهربانم
تکرار شو هر روز در لحظه های بی رمقم تا مرا عاشقانه تر رقم بزنی...
گاهی سخت است مرد بودن برای قلبی که زنانه میزند...
اما ستاره من همچون ماه در تاریکی شب هایم می درخشد و همین را برای دنیای من بس است....
           
امروزعاشق تر از همیش
در سال ۱۳۸۲ و پس از آشنایی با خوشنویسی و لوازم آن، نشانه های خلق مرکب خوب در گوشه اتاقی از منزل «جمال امینی» بروز ظاهر می کند، بعد از یک گرداگرد ابدار چند ساله آزمایش و خطا، ایجاد ممزوج خراج می دهد و آنچه امروز به نام ممزوج «نگار» مشاهده می شود، یکی از ۳ مرکب خوب در کشور است که اساتید شکوه چون امیرخانی، شیرازی و... به خشکی امدن آن مهر تایید گذاشته و با آن می نویسند. داخل ادامه گفت وگوی همشهری را با «جمال امینی» خوشنویسِ مرکب ساز می خوانید. مرکب
بچه  ها  قراره پنج شنبه بِرن کافه ، همون کافه که بعد از مدتها  شد محل جمع شدن دوستای دوران مدرسه  ، منم برنامه ریزی داشتم که بِرم ، دلم تنگ شده واسه همشون ،  واسه شیطنت های  راضیه ،واسه حرص خوردنای نگار  ،دوست داشتم نرگس را که  داره مادر میشه و بارداره ببینم ...
اما ساعت امتحانم  بعدظهره و بعید میدونم برسم ...
اگه امتحانم صبح بود همه چی اوکی بود واسه رفتنم، اَه!
همه هستن ، حتی راضیه   و مژگان که تهران زندگی میکنن، مریم با دختر چند ماهش میخواد بی
دانلود آهنگ ترکی نگار محرم به نام یالنزلار شهری
نگار محرم – یالنزلار شهری
Download New Music Nigar Müharrəm – Yalnızlar Şəhəri

 دانلود آهنگ ترکی نگار محرم به نام یالنزلار شهری
دانلود آهنگ با دو کیفیت ۱۲۸و۳۲۰
دانلود آهنگ در ادامه مطلب
ادامه مطلب
جانا خریدار تو ام خواهی نخواهی
مومن به ایمان تو ام فی کل حال
انی گدا ابن الگدا ابن الگدایم
انت الرضا ابن الرضا ابن الرضایی
من گمرهم در چاه ظلمانی اسیرم
تو هادیی و رهنمایی گمرهانی
پاکیزه ای آیه ی تطهیر شانت
پاکیزگان را پیشوا و مقتدایی
سلام بر چهارمین علی - دهمین رضا - ساکن سامرا - النقی - امام هادی
دانشجو باید بعد از نوشتن پایان نامه، در جلسه‌ای با حضور استاد راهنما و اساتید داور از پایان نامه دفاع کند. دفاع از پایان نامه برای هر دانشجوی تحصیلات تکمیلی صرف نظر از رشته و دانشگاه، یک تجربه پر از استرس است. دانشجو باید در جلسه دفاع که تقریبا نیم ساعت تا ۴۵ دقیقه طول می‌کشد، یافته‌های پایان نامه و اهمیت آن را توضیح و ارائه دهد.
با توجه به محدودیت زمانی باید مطالب و نتایج مهم پایان نامه به صورت تیتروار و خلاصه در اسلایدهای از قبل آماده شده
از دقایقی پیش و پس از آنکه اخباری مبنی پهلو یکدلی اینترنت منتشر شد، شماری از کاربران زومیت در حصه نظرات از همراهی ارتباط اینترنت خویشتن خبر دادند. به نظر می رسد یگانگی اینترنت کاربران تو سراسر ملک اتفاق می افتاد. دقایقی پیش شاهد ترویج خبری به به نقل از ادیب شورای عالی رمزی بودیم که از یکدلی اینترنت و تلاش مسئولان برای پیوند آن در اسرع لمحه وقوف داده حیات. داخل صورتی که اینترنت شما کاربران زومیت نیز متصل شده، ما و دوستان خود را شهر محل اقامت
از کتاب مستور یاد گرفتم بشینم و نامحسوس به دنیای مردم وارد بشم. توی  «سه گزارش کوتاه از نوید و نگار»ش نگار می‌ره تو فرودگاه و روی صندلی‌ها می‌شینه و دنیا براش توی سبزی‌ها و دلتنگی‌های خانم‌هایی که اونجا نشستن جریان پیدا می‌کنه. رفتم توی صحن نشستم و زیاد، خیلی زیاد گریه کردم. برای زوجی که پشتم نشسته بودن و شبیه داداشم اینا بودن. گریه کردم و فکر کردم چه‌طور دنیا انقدر تکراری و کوچیکه؟
یاد یکی از پست‌های سارا می‌افتم که نوشته بود ترجیح می
از کتاب مستور یاد گرفتم بشینم و نامحسوس به دنیای مردم وارد بشم. توی  «۵گزارش کوتاه از نوید و نگار»ش نگار می‌ره تو فرودگاه و روی صندلی‌ها می‌شینه و دنیا براش توی سبزی‌ها و دلتنگی‌های خانم‌هایی که اونجا نشستن جریان پیدا می‌کنه. رفتم توی صحن نشستم و زیاد، خیلی زیاد گریه کردم. برای زوجی که پشتم نشسته بودن و شبیه داداشم اینا بودن. گریه کردم و فکر کردم چه‌طور دنیا انقدر تکراری و کوچیکه؟
یاد یکی از پست‌های سارا می‌افتم که نوشته بود ترجیح می‌
 
توجه
این کتاب ویژه استفاده اعضای محترم طرح حمایتی؛ فرهنگی نگار مهر( اهدا و انفاق) گردیده است
۱_درخواست عضویت
ارسال پیامکی مشخصات ( نام و نام خانوادگی؛ تلفن تماس وتلفن همراه) به شماره۰۹۳۰۳۵۷۵۰۲۵ _ جهت درخواست عضویت ودریافت کدعضویت۲_مدت زمان در اختیار داشتن یک جلد کتاب حداکثر سی روز است که قابل تمدید می باشد۳_درخواست تمدید مدت زمان در اختیار داشتن کتاب ؛  با ارسال پیامکی درخواست تمدید ( کدعضویت وکدشناسایی کتاب موردنظر) امکان پذیراست۴_لطفاپ
ترسی در حدقه ی چشمان ما حلقه می زند که شب ها همچنین بختک همان بیم ها را می بینیم. کابوس ترس هایی که با دست وپازدن در بالا بیش شروع می شوند و با فروافتادن در دره ای عمیق به پایان می رسند. بختک هایی که هیچ وقت ائتلاف نمی افتند، اما ما همیشه از آن ها می ترسیم. ابد مانند کودکی که از سایه ها می ترسد از تنهاشدن وحشت می کنیم، اما هنوز آن قدرها هم با خودمان صادق نیستیم که بتوانیم کودکانه به کسی امان ببریم. ما با دنیایی از نخوت مبصر می شویم، اما انگار بزرگ
گرچه سیه رو شدم، غلام تو هستم
خواجه مگر بنده ی سیاه ندارد؟؟
 
پ.ن1:اگه تو نبودی، انسان این حجم انبوه از آرامشی که توحرمت هست رو کجای دنیا میتونست تجربه کنه؟؟ ممنونم فقط بخاطر بودنت 
 
پ.ن2: یکی از اعمال خوشمزه حرم امام رضا اینه که بشینی یه گوشه از صحن، و فقط زائراشو تماشا کنی... اصلا لامصب مث مورفین عمل میکنه!
 
پ.ن3: یک عدد علی کوچولوی کیف کرده  در حرم!
به کسی که از مرکز مشاوره‌ی دانشگاه در حالی که قرمز شده و زیر لب فحش میده، میاد بیرون لبخند نزنین. چرا که برای یک گاو وحشی حکم پرچم قرمز تکون دادن داره.
پ.ن خوشحالم که امروز نگار بود و غرای منو گوش کرد. اگه نبود منفجر شده بودم :(
وسط بل بشو روزگارم برام عجیب است که پس پدرم کجاست؟ و همیشه بوده اند ادم های کثافتی که نشسته اند زیرپایش و گفته اند: اولاد به چه دردت میخورد؟ ولشان کن! 
ادم های عوضی همیشه بوده اند نگار و من بغضم گرفته. چه قدر زندگی بی رحم است. با من یکی که تا سر حد مرگ! 
بحث امروز من و نگار و من و الهه و من و رقیه در باب رابطه‌ی جنسی با شریک به جایی نرسید. فقط سردرگم‌تر شدیم. نمی‌دونیم که چرا نباید بهترین سال‌های زندگیمون رو به لذت بردن بگذرونیم. برای کسی که معلوم نیست چقدر وقت بعد سرشو از یه سری مناطقی بکشه بیرون و بیاد توی پاکدامن رو «بگیره»! 
دانلود مداحی بر لب دریا لب دریا دلان خشکیده است با نوای غلام کویتی پور
دانلود مداحی قدیمی غلام کویتی پور
متن نوحه بر لب دریا لب دریادلان خشکیده است
بر لب دریا لب دریا دلان خشکیده است
از عطش دلها کباب است و زبان خشکیده است
کربلا بستان عشق است و شهامت ای دریغ 
کز سموم تشنگی این بوستان خشکیده است
سوز بی آبی اثر کرده است بر اهل حرم 
هر طرف بینی لب پیر و جوان خشکیده است
آه از مهمان نوازانی که در دشت بلا 
میزبان سیراب و کام میهمان خشکیده است
دامن ماد
من هنوز آن گوشی قدیمی زرد رنگ ام را دارم.همان که برایم پر است از خاطرات جورواجورِ چند سال از زندگی ام.آهنگ های داخل آن،برایم بیش از هر چیز،حس و حال سال آخر مدرسه و سال اول دانشگاه را دارند.راستش هر بار که سراغ فهرست آهنگ های آن می روم و پخششان می کنم،خودم را در کوچه ی منتهی به دانشگاه می بینم.اغلب هوا بارانی ست.سرد است.حالم یک جور عجیبی ست.مثل آن وقت هاست که باید بعد از کلاس بروم سمت مترو و چند ایستگاه پایین تر پیاده شوم تا برسم به محفل ادبی نگار.
دانلود اپلیکیشن سامانه رمزنگار بانک ملت برای اندروید
سایت لیموناپ قصد دارد تا روش های دریافت رمز دوم پویا توسط مشتریان بانک ملت را به ساده ترین شکل برای شما کاربران عزیز بیان کند. مشتریان بانک ملت که دارای گوشی های هوشمند هستند می توانند از طریق سامانه رمز نگار به فعال کردن رمز دوم پویای خود اقدام کنند.
همچنین کاربرانی که گوشی هوشمند ندارند می توانند در سامانه “هریم” که توسط بانک مرکزی راه اندازی می شود ثبت نام و از خدمات رمز دوم استفاده ک
تو ما را آفریده و به ما جان داده و از روح خویشتن در ما دمیده ای، آن گونه که همیشه داخل اعماق وجودمان درون را حس کنیم و دانسته و ندانسته، قلب هایمان همیشه به سمت در بگردد. با این همه،   ما را افسون شده نکرده ای و هر روز صدایمان می کنی تا به سمت داخل بیاییم. سالی یک کود ما را به میهمانی خاص ات فرامی خوانی؛ میهمانی ای که یک ماه طول می کشد و همه را بی هیچ قید و شرطی به آن جلب می کنی. می دانم که تو ما را خودی داشته ای و شناخت داری. سوا مگر با دوست داشتن می
به گزارش همشهری به نقل از رکنا، رسیدگی بوسیله این پرونده از اواخر پاییز ۹۷ با رجوع بکر جوانی به نام مریم به کلانتری در مغرب تهران شروع شد. وی به صاحب منصب پرونده گفت: مدتی پیش در سلمانی با زوجه جوانی آشنا شدم. پس ازآن از مدتی قرار شد دوست شوهرش را برای زناشویی به من معرفی درنگ. یک روز با بی آرامی به محل قرار رفتیم اما در بین اسلوب سرزده همسر فریبا با یک تیغ موکت بری مرا تهدید کرد و حتی با همان بلور ضربه ای بوسیله پایم زد و از غلام انتظار گوشی تلفن
عمو دونالد جون! چند سالیست وزیران علوم حزب نازی ایران همچون دانشجو کامران، فرهاد محمدی و هم اکنون غلام منصوری پذیرش دانشجو در مقطع دکتری را بر اساس میزان سهمیه، پارتی، لابی و رانت دانشجو انجام می دهند. متاسفانه در این روش پذیرش دانشجوی دکتری افرادی  مثل من که پارتی، سهمیه، لابی ندارند و سفارش شده هم نیستند هر چقدر هم تلاش کنند چون حزب نازی ایران فساد را شرط اول پذیرش دانشجو در ایران قرار داده، می بازند.
وزیر ارتباطات حزب نازی ایران رو تحریم
حسینا من ز تو شرمنده هستم
غلط کردم که ره را بر تو بستم
اسیر دست شیطان گشته بودم
نمک خوردم نمکدان را شکستم
بگو تا خواهرت من را ببخشد
چرا که قلب طفلانت شکستم
به زندان گنه افتاده بودم
کنون بر خوان احسانت نشستم
نبودم حر ولی گردیدم آزاد
غلام تو شدم آزاده گشتم
دعای مادرت اعجاز کرده
که من از ذلت دنیا گسستم
ادب کردم به زهرا مادر تو
شهادتنامه ام را داده دستم
دنبال جایی بهتر برای خریدن نهار گشتم. یک مغازه‌ی نسبتا سنتی دیدم که غذاهای معمولی داشت. علاوه بر میز و صندلی، از آن تخت‌های قدیمی هم گذاشته بودند. املت سفارش دادم همراه آب‌معدنی. مرد شیک‌پوشی آمد و کنار تخت سرپا ایستاد. کت و شلوار پوشیده و کلاه شاپو سرش کرده بود. موهایش کاملا سفید بود و سبیل‌هایش تاب کوچکی داشت. عینک زده بود و بیرون از مغازه را نگاه می‌کرد. میز کناری من دو مرد میانسال کت و شلوار پوشی بودند که از روزهای خوب جوانی صحبت می‌کرد
به گزارش روزنامه نگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، حسن روحانی مهتر جمهور ایران به دعوت همتای تاجیکی خویشتن در تاریخ ۱۴ ژوئن سال جاری بوسیله اراده مشارکت در کنفرانس تعامل و اعتماد سازی تو آسیا به دوشنبه پایتخت تاجیکستانسفر می بطی ء. بنابر گزارش مرکز مطبوعاتی وزارت امور خارجه تاجیکستان، حضور رئیس جمهور ایران داخل این میتینگ در روانی سفر رسمی «سراج الدین مهرالدین» وزیر امور خارجه این کشور بوسیله تهران و بازدید وی با مقامات عالی جمهوری اسلامی ت
حکایت می‌آورند که حق تعالی می‌فرماید که ای بندهٔ من، حاجت تو را در حالت دعا و ناله زود برآوردمی، امّا در اجابت جهت آن تأخیر می‌افتد تا بسیار بنالی که آواز و نالۀ تو مرا خوش می‌آید. مثلاً، دو گدا بر در شخصی آمدند؛ یکی مطلوب و محبوب است و آن دیگر عظیم مبغوض است. خداوند خانه گوید به غلام که زود ،بی تأخیر، به آن مبغوض نان پاره بده تا از درِ ما زود آواره شود؛ و آن دیگر را که محبوب است وعده دهد که هنوز نان نپخته‌اند، صبر کن تا نان برسد.
مبغوض=مورد خش
همه کار فلک خوب است و تام است،
فقط عیبی میان خاص و عام است.
خجالت م یکشیم از کار مؤمن،
خجالت دادن مؤمن حرام است.
چه نازی گه به نام پاک اسلام،
مسلمانی اگر ما را به نام است.
زوال آدمی هست احتمالی،
کمال آدمی گر در کلام است.
اسیر شرم خود گردد همیشه،
اگر شاهی به نفس خود غلام است.
نظام نظم این رزم است امروز،
در این جا ب ینظامیها نظام است.
ادا شد، حاجیا، حرف دل تو،
ولیکن دردهایت ناتمام است
 
نگارِ مامان ! 
امروز از صبح داشتم توی دلم باهات حرف میزدم.آره .... تو دلم قربون صدقه ت میرم،به فکرتم با اینکه هنوز توی بغلم نیستی.با فکرت لبخند میزنم.حتی امروز نتونستم با دیدن اون عروسکِ دلبرِ پشت ویترین،مقاومت کنم.عروسک با چشمای خوشگل و لپ های قرمزش به من خیره شد و گفت من برای نگارم !
لبخند زدم.رفتم داخل فروشگاه و خریدمش.برای تو..

نگارم ..گاهی مثلِ حالا ،،که با همه ی وجودم آرزوی داشتنت را دارم؛از بی رحمی دنیا میترسم و دلم برای معصومیت تو میگیرد
کسی را دوست بدار که دوستت دارد،
حتی اگر غلام درگاهت باشد ...
و دست بکش از دوست داشتن کسی که
دوستت ندارد
حتی اگر سلطان قلبت باشد ...
فراموش نکن که زمان آدم وفادار را مشخص می کند نه زبان ...
دریا برای مرغابی تفریحی بیش نیست ...
اما برای ماهی زندگیست ...
برای کسی که دوستت دارد
زندگی باش نه تفریح.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایندیپندنت، رنه تیلور بازیگری که داخل دانشکده تماشاخانه همکلاسی مونرو بوده گفته که او برای تر سازی پوستش عادت خاصی داشت و مقدار زیادی وازلین به پوستش می زد. تیلور طی صحبت درون مراسم جشن ۵۰ سالگی موسسه تئاتر و فیلم لی استراسبرگ از این وعظ همکلاسی اش در مبنا ترتیب یاد کرد. بوسیله گزارش تارنمای پیج سیکس، تیلور گفت: مرلین مونرو با هوش ترین پوستی را داشت که به عمرم دیده بودم. یک روز همراه با لی استراسبرگ متوجه ک
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگوپیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگوور از این بی‌خبری رنج مبر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفتآمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسمگفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
من به گوش تو سخن‌های نهان خواهم گفتسر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو
قمری جان صفتی در ره دل پیدا شددر ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو
گفتم ای دل چه مه‌ست این دل اشارت می‌کردکه نه اندازه توست این بگذر
به همه گفتم حالم خوبه هیچیم نیست خیلی هم خوشحالم. هرقدرم بخوام گریه کنم و نگار باشه که بغلم کنه مهم نیست. این قضیه بین من و خودمه. من باید با کمک خودم فقط تمومش کنم. هیچکس نمیتونه کمکی کنه. از الان به بعد قرار نیست کسی حس درونی منو بدونه. سخته. ولی میتونم. نقطه.
دریافتحجم: 28.6 مگابایتتوضیحات: فیلم تدریس مجازی جلسه دوم تفسیر موضوعی قرآندریافتحجم: 5.19 مگابایتتوضیحات: پرده نگار جلسه دوم تفسیر موضوعی قرآن
بنام خدا
با سلام
نظر به تعطیلی دانشگاهها بدلیل جلوگیری از شیوع بیماری کرونا جلسه دوم مجازی درس تفسیر موضوعی قرآن کریم بصورت فیلم تدریس و پرده نگار آن در قالب دو فایل جهت استفاده دانشجویان عزیز تقدیم می گردد.
طی یادداشتی انتقادی؛ جوکار روزنامه‌نگار و نویسنده شاهین‌شهری به استقبال حمید فرهنگ شهردار جدید رفت.
  به گزارش پایگاه خبری صدای جویا از اصفهان، مصطفی جوکار روزنامه‌نگار، نویسنده و کارمند سابق شهرداری شاهین‌شهر طی یادداشتی انتقادی و به‌صورت صوت به استقبال حمید فرهنگ شهردار جدید این شهر رفت.
پخش‌کننده صوت
 
 

03:01
 
10:03
 
برای افزایش یا کاهش صدا از کلیدهای بالا و پایین استفاده کنید. 
انتهای پیام/ج
یازده اردیبهشت باشد به نام کارگر # باید اینک ایستاد در احترام کارگر
بوسه باید زد به دست و روی او # شعرها باید سرود اندر مقام کارگر
زخم ها دارد به روح و هم به تن # سعی ها باید شود در التیام کارگر
امنیت در شغل او را آرزوست # وضع آیا می شود روزی دوام کارگر
سالها طی کرده با فقر و کساد # می شود آیا جهان روزی به کام کارگر
از رکود و بستن کارخانه ها # اوج بیکاری شده هم ازدحام کارگر
گرجی از روز ازل تا انتها # افتخارش بوده باشد او غلام کارگر
منم ای نگار و چشمی که در انتظار رویت
همه شب نخفت مسکین و بخفت مرغ و ماهی
و گر این شب درازم بکشد در آرزویت
نه عجب که زنده گردم به نسیم صبحگاهی
 
باران تو رو خدا هر جا هستی بیا فقط به من بگو. من از صبح تا حالا دارم می میرم از نگرانی.♥️♥️♥️♥️
 
حرفِ آخر..یک دعا، یک آرزو، یک خواسته…!
دوست دارَم خوب باشی، خوب باشد حالِ تو…!
کلیک کنید
3
[ T y p e h e r e ]
همسایهی پری
در باز شد و دختر پیش رویش آماده ی نواختن مشتی دیگری....
دختردستی به چتری های لختش که به مدد رنگ مو، بور شده بود کشید
و آن را از روی چشمهایش کنار زدو پشت چشمی نازک کرد و با لحنی
طلب کارانه گفت:
-ترو خدا این زنگتون رو درست کنید به ربع ساعت ،دارم زنگ می زنم و
تازه یادم اومد که زنگتون خرابه...!
سپس بی توجه به پریناز قری به گردنش دادو بدون تعارف داخل حیاط
شد.
درحالی که به هیکل درشت مژگان با آن ماتنوی آبی تنگ تُرشش، نگاه
چ
این حرف بماند برای مخاطبان وبلاگ و با بازنشر آن در فضاهای دیگر توسط دوستان موافق نیستم. یک درد دل کوتاه است که باشد برای مخاطبان خاص همین صفحه.
غلام اوصیا که فوت کرد خیلی ها در تشییعش شرکت کردند. برایش خاطره گفتند. از بزرگی های این سردار بی نشان و رشادتهایش در طول جنگ. مردانگی و فتوت و ایثار و غیرتش. خیلی ها سعی کردند خودشان را به او چسبانده و از رفاقت هایشان برای همه بگویند. مداح ساده لوح آمده بود و ژست می گرفت و دم از لوتی گری های غلام می زد و ...
تولد!!!
نمی تونستم تا مدت ها این اتفاق رو درک کنم!!
اما اتفاقه قشنگیه، خییییلی، توی این اتفاق، عاشق خدا میشی
تولد یه انسان، خیییلی قشنگه .. 
وقتی قدر این تولد رو بدونی، توی دنیا فقط عاشق خدا میشی ..
 
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
 
چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
سروش عالم غیبم چه مژده‌ها دادست
 
که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست
 
خدایا در خودم، هر روز تولدی و تولدی و تولدی از تو می خو
انتشار پنجمین ویژه برنامه نگار، به مناسبت سالگرد شهادت شهید باکری در KHAMENEI.IR / در این برنامه، صوت مکالمه بیسیم شهید باکری دقایقی قبل از شهادت برای اولین بار پس از ۳۵ سال منتشر شد/ هم اکنون از شبکه ۳ سیما و صفحه اینستاگرام khamenei_ir
صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست
بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست
به جان او که به شکرانه جان برافشانم
اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست
و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار
برای دیده بیاور غباری از در دوست
من گدا و تمنای وصل او هیهات
مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست
دل صنوبریم همچو بید لرزان است
ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست
اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را
به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست
چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد
چو هست حافظ مسکین غلا
فردا می خواهیم برویم سیزده بدر؟
خبرنگار شبکه خبر : شهر پلدختر دچار ابگرفتگی شدید شده و مردم به کمک نیازمندند .
فردا می خواهیم برویم سیزده 
خبر نگار شبکه خبر : هموطنان عزیز شدت ابگرفتگی به حدی است که مردم خانه خود را رها کرده و به مناطق بلند تر رفته اند
فردا می خواهیم برویم
خبرنگار شبکه خبر : بعضی از هموطنانمان در سیلاب گرفتار شده اندو به بالا پشت بام ها رفته اند.
فردا می خواهیم 
خبر نگار شبکه خبر : جناب استاندار با توجه به اخباری که رسیده است که
می رود قافله ی عمر،چه ها می ماند..؟هر که غفلت کند از قافله جا می ماند
شیشه ی عمر چه زیباست ولی حساس استکه به رویش اثر ِلکه و "ها" می ماند
باید از شیشه ی خود لکه زدایی بکنیخوب و بد در پس ِاین شیشه بجا می ماند
هر که نیکی کند و دست کسی را گیرددست ِاو یکسره در دست ِخدا می ماند
هر که یک ذره در این حادثه ظالم باشدآخر ِقصــــه گرفتـــــــار ِبلا می مانـــد
 
===============================
 
ز شاهی تا گدایی یک وجب نیستاگر شاھی گدا گردد عجب نیستاگر مَردی بہ مَردی زندگی
«ببین. خوب ببین. این هم اردوگاه سپاه جرّار حسین.»
جز سه – چهار خیمه که مشخصاً جان پناه بانوان و اطفال بود و دو – سه چادر که سایبان و استراحتگاه مردان به نظر می رسید، چیزی دیده نمی شد. در برابر همین خیمه گاه، صفوف نماز در حال شکل گیری بود. در کوفه می گفتند: حسین نیز همچون پدرش علی، قواعد سنت و شریعت را فرو گذاشته، نماز را ترک گفته و با گردآوری سپاهی عظیم بر علیه خلیفۀ اسلام خروج کرده و عَلَمِ محاربه افراشته است. خدایا، این چه معمّایی است؟ نجوای ب
عن أبی عبد الله علیه السلام قال: خرج الحسن بن علی علیهما السلام إلى مکة سنة ماشیا، فورمت قدماه، فقال له بعض موالیه: لو رکبت لسکن عنک هذا الورم، فقال کلا إذا أتینا هذا المنزل فإنه یستقبلک أسود ومعه دهن فاشتر منه ولا تماکسه، فقال له: بابی أنت وأمی ما قدمنا منزلا فیه أحد یبیع هذا الدواء فقال له: بلى إنه أمامک دون المنزل فسارا میلا فإذا هو بالأسود، فقال الحسن علیه السلام لمولاه: دونک الرجل، فخذ منه الدهن وأعطه الثمن، فقال الأسود: یا غلام لمن أردت
هو/دچار - به زعم بنده - بیش از آن که فیلسوف، باهوش و حتی بلاگر و فیش نگار باشد، یک آدم دغدغه مند است. دغدغه، اعم از دغدغه های فردی یا اجتماعی.نقطه ی قوتش این است که نمی نشیند تا دغدغه هاش رفع شوند؛ بلکه در تلاش است تا قدمی در جهت رفعشان بردارد. دچار دارد خودش و اطرافیانش را وادار به تفکر، تحقیق، مباحثه، نقد و تفسیر می کند.نقطه ضعفش اما در دو چیز است:یکی فاصله ی زیادی که بین مجاز و واقعیت وضع کرده؛ که این مسئله در تعاملات، واکنش ها و حتی رفتارهای شخ
دارم زیر تکالیف بسیار و ویدئوهای ندیده و کتاب‌های نخوانده و فیلم‌های چشم‌انتظار و دلتنگی برای عالم و آدم له می‌شوم. کیست که مرا از این برزخ تنهایی نجات دهد؟
پ.ن من و نگار تصمیم گرفتیم هر چه سریع‌تر تشکیل خانواده بدیم. از رابطه و پسرهای خنگ و خُنُک و بچه‌بازی‌هایی که حتی خودمون هم درگیرش شدیم خسته‌ایم و به نظرمون وقت پیدا کردن مردی شده که کنارش بشه برنامه ریخت.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها